خرد کردن، ساییدن، اذیت کردن، کوبیدن، سابیدن، سخت کار کردن، اسیاب کردن، تیز کردن، اسیاب شدن mill (فعل) اسیاب کردن، عمل اسیاب کردن، کنگره دار کردن
خبير الاتصالجستوجوی «عمل خرد کردن یا اسیاب کردن» در لغتنامههای دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه.
خبير الاتصالآسیاب ممکن است یکی از موارد زیر باشد: • دستگاه آسیاب، دستگاهی برای خرد کردن مواد جامد به قطعات کوچکتر• آسیاب آردساز یا آسیاب دستی که برای آرد کردن گندم و برنج و ... کاربرد داشتهاست.• آسیاب بادی، گونهای آسیاب که نیروی جنبشی آن از راه باد فراهم میگردد.
خبير الاتصالContribute to ziyouzhiyz/ar development by creating an account on GitHub.
خبير الاتصالContribute to ziyouzhiyz/ar development by creating an account on GitHub.
خبير الاتصالآسیاب ، آس [۱] یا خردکن ، دستگاهی برای خرد کردن مواد جامد به قطعات کوچکتر است.خردکنها مهمترین قسمت آسیاب هستند و عمل چرخش تیغه برای خرد کردن یا آرد کردن را انجام میدهند. خردکنها بر اساس نیروی محرکه، فراورده تولیدی یا سازوکار به
خبير الاتصالمترادف و متضاد grind. Noun tedious job. Synonyms: chore, drudgery, groove, grubwork, hard work, labor, moil, pace, rote, routine, rut, sweat, task, toil, travail, treadmill. Verb crush,
خبير الاتصالآسیاب یا به عبارت درستتر آس وسیلهای بودهاست که در گذشته برای خرد کردن دانههایی مانند گندم از آن استفاده میشدهاست.
خبير الاتصالContribute to sbmboy/fa development by creating an account on GitHub.
خبير الاتصالآسیاب کوبهای (یا آسیاب سنگ کوبی) نوعی ماشین آسیاب است که به جای آسیاب کردن، مواد را با کوبیدن خرد میکند، چه برای پردازش بیشتر یا برای استخراج سنگ معدن. شکستن مواد یک نوع عملیات واحد است. در گذشته از این تجهیز برای تولید پودر آلومینیوم
خبير الاتصال